loading...
سایت طراحی آرس شبکه
آخرین ارسال های انجمن
امیر علی بازدید : 168 جمعه 14 شهریور 1393 نظرات (0)

خاموش کردن شمع به کمک co2

شما می دانید که با ریختن آب بر روی شعله های آتش می توانید آن را خاموش کنید. اما ما می خواهیم در این آزمایش بر ای خاموش کردن شعله های شمع از روش دیگری غیر از آب ریختن و فوت کردن استفاده کنیم.

 

وسایل مورد نیاز:

یک شمع روشن

یک لیوان شفاف

جوش شیرین(بی کربنات سدیم)

سرکه(اسید استیک ضعیف)

امیر علی بازدید : 141 جمعه 14 شهریور 1393 نظرات (0)

تولد نوزاد 100 کیلویی !

 

1. آیا می دانستی کارخانه ماشین سازی ولوو در کمتر از دو دقیقـــــــــه یک ماشین سواری می سازد؟!.

2. آیا می دانستی قدیمی ترین سلسله پادشاهی بر مسند قدرت باقی مانده، پادشاهی ژاپن می باشد که از هزار و پانصد سال پیش بر مسند قدرت بودند و در حال حاضر صد و بیست پنجمین پادشاه از همان خاندان بر مسند قدرت می باشد؟!

امیر علی بازدید : 160 جمعه 14 شهریور 1393 نظرات (0)

از امام دوازدهم چه می دانید...؟

 

 هنگامی که حضرت مهدی(عج)به دنیا آمد بر بازوی راستشان چه نوشته بود؟ "جاءالحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا "

حضرت مهدی(عج)در چند سالگی به امامت منصوب شدند؟ پنج سالگی

غیبت صغری امام زمان(عج)چند سال طول کشید؟ 69سال

غیبت کبری امام زمان(عج)از چه سالی شروع شد؟ از سال329 قمری

اولین نشانه ظهور حضرت مهدی(عج) چیست؟ طلوع خورشید از مغرب

امیر علی بازدید : 108 جمعه 14 شهریور 1393 نظرات (0)
درویش یکدست

درویشی در کوهساری دور از مردم زندگی می‌کرد و در آن خلوت به ذکر خدا و نیایش مشغول بود. در آن کوهستان، درختان سیب و گلابی و انار بسیار بود و درویش فقط میوه می‌خورد. روزی با خدا عهد کرد که هرگز از درخت میوه نچیند و فقط از میوه‌هایی بخورد که باد از درخت بر زمین می‌ریزد. درویش مدتی به پیمان خود وفادار بود، تا اینکه امر الهی، امتحان سختی برای او پیش ‌آورد. تا پنج روز، هیچ میوه‌ای از درخت نیفتاد. درویش بسیار گرسنه و ناتوان شد، و بالاخره گرسنگی بر او غالب شد. عهد و پیمان خود را شکست و از درخت گلابی چید و خورد. خداوند به سزای این پیمان شکنی او را به بلای سختی گرفتار کرد.

امیر علی بازدید : 83 جمعه 14 شهریور 1393 نظرات (0)
بخشندگی کوروش کبیر
روزی که کوروش وارد شهر صور شد یکی از برجسته ترین کمانداران سرزمین فینیقیه (که صور از شهرهای آن بود) تصمیم گرفت که کوروش را به قتل برساند. آن مرد به اسم "ارتب" خوانده می شد و برادرش در یکی از جنگ ها به دست سربازان کوروش به قتل رسیده بود. کوروش در آن روز به طور رسمی وارد صور شده بود و پیشاپیش او، به رسم آن زمان ارابه آفتاب را به حرکت در می آوردند و ارابه آفتاب حامل شکل خورشید بود و شانزده اسب سفید رنگ که چهار به چهار به ارابه بسته بودند آن را می کشید و مردم از تماشای زینت اسب ها سیر نمی شدند ...

هیچ کس سوار ارابه آفتاب نمی شد و حتی خود کوروش هم قدم در ارابه نمی گذاشت و بعد از ارابه آفتاب کوروش سوار بر اسب می آمد. از آنجا که پادشاه ایران ریش بلند داشت و در اعیاد و روزهای مراسم رسمی، موی ریش و سرش را مجعد می کردند و با جواهر می آراستند. کوروش به طوری که افلاطون و هرودوت و گزنفون و دیگران نوشته اند علاقه به تجمل نداشت و در زندگی خصوصی از تجمل پرهیز می کرد، ولی می دانست که در تشریفات رسمی باید تجمل داشته باشد تا اینکه آن دسته از مردم که دارای قوه فهم زیاد نیستند تحت تاثیر تجمل وی قرار بگیرند. در آن روز کوروش، از جواهر می درخشید و اسبش هم روپوش مرصع داشت و به سوی معبد "بعل" خدای بزرگ صور می رفت و رسم کوروش این بود که هر زمان به طور رسمی وارد یکی از شهرهای امپراطوری ایران(که سکنه آن بت پرست بودند) می گردید، اول به معبد خدای بزرگ آن شهر می رفت تا اینکه سکنه محلی بدانند که وی کیش و آیین آنها را محترم می شمارد.

در حالی که کوروش سوار بر اسب به سوی معبد می رفت، "ارتب" تیرانداز برجسته فینیقی وسط شاخه های انبوه یک درخت انتظار نزدیک شدن کوروش را می کشید!

در صور، مردم می دانستند که تیر ارتب خطا نمی کند و نیروی مچ و بازوی او هنگام کشیدن زه کمان به قدری زیاد است که وقتی تیر رها شد از فاصله نزدیک، تا انتهای پیکان در بدن فرو می رود. در آن روز ارتب یک تیر سه شعبه را که دارای سه پیکان بود بر کمان نهاده انتظار نزدیک شدن موسس سلسله هخامنشی را می کشید و همین که کوروش نزدیک گردید، گلوی او را هدف ساخت و زه کمان را بعد از کشیدن رها کرد. صدای رها شدن زه، به گوش همه رسید و تمام سرها متوجه درختی شد که ارتب روی یکی از شاخه های آن نشسته بود. در همان لحظه که صدای رها شدن تیر در فضا پیچید، اسب کوروش سر سم رفت. اگر اسب در همان لحظه سر سم نمی رفت تیر سه شعبه به گلوی کوروش اصابت می کرد و او را به قتل می رسانید. کوروش بر اثر سر سم رفتن اسب پیاده شد و افراد گارد جاوید که عقب او بودند وی را احاطه کردند و سینه های خویش را سپر نمودند که مبادا تیر دیگر به سویش پرتاب شود، چون بر اثر شنیدن صدای زه و سفیر عبور تیر، فهمیدند که نسبت به کوروش سوءقصد شده است و بعد از این که وی را سالم دیدند خوشوقت گردیدند، زیرا تصور می نمودند که کوروش به علت آنکه تیر خورده به زمین افتاده است.

در حالی که عده ای از افراد گارد جاوید کوروش را احاطه کردند، عده ای دیگر از آنها درخت را احاطه کردند و ارتب را از آن فرود آوردند و دست هایش را بستند...

کوروش بعد از اینکه از اسم و رسم سوءقصد کننده مطلع گردید گفت که او را نگاه دارند تا اینکه بعد مجازاتش را تعیین نماید و اسب خود را که سبب نجاتش از مرگ شده بود مورد نوازش قرار داد و سوار شد و راه معبد را پبش گرفت و در آن معبد که عمارتی عظیم و دارای هفت طبقه بود مقابل مجسمه بعل به احترام ایستاد. کوروش بعد از مراجعت از معبد، امر کرد که ارتب را نزد او بیاورند و از وی پرسید برای چه به طرف من تیر انداختی و می خواستی مرا به قتل برسانی؟

  

ارتب جواب داد ای پادشاه چون سربازان تو برادر مرا کشتند من می خواستم انتقام خون برادرم را بگیرم و یقین داشتم که تو را خواهم کشت، زیرا تیر من خطا نمی کند و من یک تیر سه شعبه را به سوی تو رها کردم، ولی همین که تیر من از کمان جدا شد، اسب تو به رو درآمد و اینک می دانم که تو مورد حمایت خدای بعل و سایر خدایان هستی و اگر می دانستم تو از طرف بعل و خدایان دیگر مورد حمایت قرار گرفته ای نسبت به تو سوءقصد نمی کردم و به طرف تو تیر پرتاب نمی نمودم!

کوروش گفت در قانون نوشته شده که اگر کسی سوءقصد کند و سوءقصد کننده به مقصود نرسد دستی که با آن می خواسته سوءقصد نماید باید مقطوع گردد. اما من فکر می کنم که هنگامی که به طرف من تیر انداختی با هر دو دست مبادرت به سوءقصد کردی و با یک دست کمان را نگاه داشتی و با دست دیگر زه را کشیدی. ارتب گفت همین طور است. کوروش گفت هر دو دست در سوءقصد گناهکار است و من اگر بخواهم تو را مجازات نمایم باید دستور بدهم که دو دستت را قطع نمایند ولی اگر دو دستت قطع شود دیگر نخواهی توانست نان خود را تحصیل نمایی، این است که من از مجازات تو صرفنظر می کنم.

ارتب که نمی توانست باور کند پادشاه ایران از مجازاتش گذشته، گفت ای پادشاه آیا مرا به قتل نخواهی رساند؟ کوروش گفت : نه. ارتب گفت ای پادشاه آیا تو دست های مرا نخواهی برید؟ کوروش گفت: نه. ارتب گفت من شنیده بودم که تو هیچ جنایت را بدون مجازات نمی گذاری و اگر یکی از اتباع تو را به قتل برسانند، به طور حتم قاتل را خواهی کشت و اگر او را مجروح نمایند ضارب را به قصاص خواهی رسانید. کوروش گفت همین طور است. ارتب پرسید پس چرا از مجازات من صرفنظر کرده ای در صورتی که من می خواستم خودت را به قتل برسانم؟ پادشاه ایران گفت: برای اینکه من می توانم از حق خود صرفنظر کنم، ولی نمی توانم از حق یکی از اتباع خود صرفنظر نمایم چون در آن صورت مردی ستمگر خواهم شد.

ارتب گفت به راستی که بزرگی و پادشاهی به تو برازنده است و من از امروز به بعد آرزویی ندارم جز این که به تو خدمت کنم و بتوانم به وسیله خدمات خود واقعه امروز را جبران نمایم. کوروش گفت من می گویم تو را وارد خدمت کنند.

از آن روز به بعد ارتب در سفر و حضر پیوسته با کوروش بود و می خواست که فرصتی به دست آورد و جان خود را در راه کوروش فدا نماید ولی آن را به دست نمی آورد. در آخرین جنگ کوروش که جنگ او با قبایل مسقند بود نیز ارتب حضور داشت و کنار کوروش می جنگید و بعد از آنکه موسس سلسله هخامنشی(کوروش بزرگ) به قتل رسید، ارتب بود که با ابراز شهامت زیاد جسد کوروش را از میدان جنگ بدر برد و اگر دلیری او به کار نمی افتاد شاید جسد موسس سلسله هخامنشی از مسقند خارج نمی شد و آنها نسبت به آن جسد بی احترامی می کردند، ولی ارتب جسد را از میدان جنگ بدر برد و با جنازه کوروش به پاسارگاد رفت و روزی که جسد کوروش در قبرستان گذاشته شد، کنار قبر با کارد از بالای سینه تا زیر شکم خود را شکافت و افتاد و قبل از اینکه جان بسپارد گفت : بعد از کوروش زندگی برای من ارزش ندارد. 

کوروش بزرگ یا کوروش کبیر(۵۷۶-۵۲۹ پیش از میلاد)، نخستین پادشاه و بنیان‌گذار دودمان هخامنشی است. شاه پارسی پادشاهی انسان دوست بود و از صفات و خدمات او بخشندگی‌، بنیان گذاری حقوق بشر، پایه‌گذاری نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن برده‌ها و بندیان، احترام به دین‌ها و کیش‌های گوناگون، گسترش تمدن و... شناخته شده‌ است.

امیر علی بازدید : 87 جمعه 14 شهریور 1393 نظرات (0)

در تاریکی چشمانت را جستم 
در تاریکی چشمهایت را یافتم 
و شبم پر ستاره شد 
× × ×
تو را صدا کردم 
در تاریکترین شب ها
دلم صدایت کرد 
و تو با طنین صدایم به سوی من آمدی 
با دست هایت برای دست هایم آواز خواندی 
× × ×
با تنت برای تنم لالا گفتی 
چشم‌های تو با من بود 
و من چشم‌هایم را بستم 
چرا که دست‌های تو اطمینان بخش بود 
× × ×
صدایت می‌زنم گوش بده
قلبم صدایت می‌زند 
× × ×
شب، گرداگردم حصار کشیده است 
و من به تو نگاه می‌کنم 
× × ×
از پنجره‌های دلم 
به ستاره‌هایت نگاه می‌کنم 
چرا که هر ستاره آفتابی است 
× × ×
من آفتاب را باور دارم 
من دریا را باور دارم 
و چشم‌های تو سرچشمه ‌دریاهاست
انسان سرچشمه دریاهاست 
 
« احمد شاملو »


امیر علی بازدید : 92 جمعه 14 شهریور 1393 نظرات (0)

سه‌تار من

نالد به حال زار من سه تار من                             اين ماية تسلي شبهاي تار من

اي دل ز دوستانِ وفادارِ روزگار                              جز ساز من نبود كسي سازگار من

در گوشة غمي كه فراموش عالمي است               من غمگسار سازم و او غمگسار من

اشك است جويبار من و، نالة سه تار                    شب تا سحر ترانة اين جويبار من

چون نشترم به ديده خلد نوشخند ماه                   يادش به خير خنجر مژگان يار من

رفت و به اختران سرشكم سپرد جاي                  ماهي كه آسمان بربود از كنار من

آخر قرار زلف تو با ما چنين نبود                               اي مايةقرار دل بيقرار من

اختر بخفت و شمع فرو مرد و همچنان                     بيدار بود ديدة شب زنده‌دار من

يك عمر در شرار محبت گداختم                          تا صيرفيّ عشق چه سنجد عيار من

جز خون دل نخواست نگارندة سپهر                         بر صفحة جهان رقم يادگار من

    من شهريار ملك سخن بودم و نبود             جز گوهر سرشك، در اين شهر، يار من

محمود بازدید : 85 پنجشنبه 22 اسفند 1392 نظرات (0)

آپلود عکس رایگان و دائمی آپ سیتی

 

همه ي پريشاني ها و شومي ها را به گردن عوامل خارجي انداختن،اغفال مردم از واقعيت هاي زشت داخلي است و نتيجه اش ناديده گرفتن و پوشاندن سرچشمه ي اصلي و كانون هاي نخستيني است كه استعمار يكي از جوشش هاي آن است و به تعبيري يكي از مدعوين طبيعي و حتي جبري آن!!!

همه ي گناهان را به گردن استعمار و امپرياليسم خارجي بار كردن،يك نوع تبرئه كردن عوامل حقيقي گناه و جنايت است كه در پيش چشم ما هستند و مستقيم با ما و ما با آن ها سروكار داريم و دريغا كه نمي شناسيم؛

چنين نگرشي به مسائل،كه دست هاي آلوده ي خودي را پاك مي شويد و همه ي تقصيرها را متوجه "خارجي ها" مي كند درست تقليد شيوه ي بيهوده ي كار آن شاعران و فيلسوف نمايان صوفي مآب قديم -گرچه در ميان موج نو هم از اين قدما بسيارند- است كه نگاه هاي ناخشنودان و ستمديدگان و مردم پايمال شده در زير سم ستوران خان و خاقان و قاضي و مفتي و صوفي را و قرباني سنت هاي منجمد و عبث هاي متحجر و خرافه هاي بيماري زاي اجتماعي و سياسي و مذهبي را از زمين به آسمان ها و آن سوي ابرها مي خواندند و با مبارزات بي خطر و دشنام ها و شعارهاي تند بي ضرر، در حمله به خدا و فردا و تقدير و ستاره و چرخ كجمدار و روزگار غدار عقده گشايي مي كردند...!


محمود بازدید : 148 پنجشنبه 22 اسفند 1392 نظرات (0)

آپلود عکس رایگان و دائمی آپ سیتی

 

 


این روزها ؛

بیشتر از هر زمانی...

دوست دارم خودم باشم !!

دیگر نه حرص بدست آوردن را دارم؛

و نه هراس از دست دادن را ...

هرکس مرا میخواهد بخاطر خودم بخواهد...

دلم هوای خودم را کرده است ...

همین...!


محمود بازدید : 147 سه شنبه 20 اسفند 1392 نظرات (0)

%تو نمی آیی !!!
من به خیال خامم
فکر می کردم فاصله یک خط صاف است
که کشیده می شود از اینجا تا آن سوی مرز
نقشه را باز می کنم وجب می کنم
فاصله تو تا خودم را
دو بند انگشت هم نمی شود
فقط بالا و پایین دارد پیچ و خم دارد
و من نمی دانم تو
در پس کدامین پیچ پنهانی
که نمی آیی…

محمود بازدید : 99 یکشنبه 06 بهمن 1392 نظرات (0)

عشق                                         بيداد   من

باختن                  يعني                     لحظه                 عشق

جان                         سرزمين           يعني                           يعني

زندگي                                   پاک   عشق                                 ليلي و

قمار                                           من                                       مجنون

در                              عشق يعني...          شدن

ساختن                                                                                 عشق

دل                                                                                   يعني

كلبه                                                                        وامق و

يعني                                                                   عذرا

عشق                                                           شدن

  من                                                عشق

 فرداي                                     يعني

  كودك                            مسجد

  يعني               الاقصي

عشق     من  

عشق                                         آميختن                                      افروختن

يعني                                به هم           عشق                              سوختن

چشمهاي                        يكجا                    يعني                          كردن

پر ز                 و غم                            دردهاي             گريه

خون/ درد                                                   بيشمار

  عشق                                   من   

    يعني                            الاسرار   

    كلبه                   مخزن  

 

    اسرار     يعني  

محمود بازدید : 100 چهارشنبه 25 دی 1392 نظرات (0)

در این پست آهنگ جدید آمین به اسم دلت اینجا نیست برای شما کاربران گرامی آماده شده است که هم اکنون می توانید به راحتی دانلود کنید.

 

دانلود آهنگ جدید و زیبای آمین به اسم دلت اینجا نیست

محمود بازدید : 104 یکشنبه 08 دی 1392 نظرات (0)

117510263

 

تعهد داشتن قشنگه 

حتی تعلق داشتن اینکه بدونی مال کسی هستی,

 سهم کسی هستی و اونم مال توئه,

 حق توئه,

 مهم نیست این تعهد امضاء بشه تو یه کاغذ پاره…..

اصلش جای دیگه سند خورده

 وسط دلامون….

محمود بازدید : 133 یکشنبه 08 دی 1392 نظرات (0)

دلتنگت که می شوم ‎
به عکست پناه می آورم ‎
خط به خط چهره ات را نوازش میکنم‎
صدای دلنوازت درگوشم می پیچد‎
می گویی دوستت دارم ‎
به صورتت لبخند می زنم ‎
وبساعت روی دیوار ملتمسانه نگاه می کنم ‎
کاش زودترحرکت کنند این عقربه ها ‎
آنها نمیدانند من دلتنگ یارم

 

 

محمود بازدید : 78 چهارشنبه 13 آذر 1392 نظرات (0)

رفتـــــ ــــــ ــــــی ؟!
فداى چشمان خيسم!!!!
وعـ ــده ی ما آن روزی باشـ ــد
که برای نوازش دستــــ ـــــ هایم
آغوشـــ ــم ...
بوســــ ـــه ها و مهــــ ـــــربانی هایم .... مثل سگـــــ ــــــــــ لـــــ ـــــه لـــــ ـــــه بزنی! آنــروزاگـــ ــــر. . .
پشتــــــ گوشتــــــ را دیدی . . .
مـــ ـــرا هم خواهــــ ـی دید!! 

 

درباره ما
برای طراحی چت روم با ای دی زیر تماس بگیرید ::::::::::::haker.makhof@yahoo.com::::::::::: برای طراحی چت روم با ای دی زیر تماس بگیرید ::::::::::::haker.makhof@yahoo.com::::::::::: برای طراحی چت روم با ای دی زیر تماس بگیرید ::::::::::::haker.makhof@yahoo.com::::::::::: برای طراحی چت روم با ای دی زیر تماس بگیرید ::::::::::::haker.makhof@yahoo.com::::::::::: برای طراحی چت روم با ای دی زیر تماس بگیرید ::::::::::::haker.makhof@yahoo.com::::::::::: برای طراحی چت روم با ای دی زیر تماس بگیرید ::::::::::::haker.makhof@yahoo.com::::::::::: برای طراحی چت روم با ای دی زیر تماس بگیرید ::::::::::::haker.makhof@yahoo.com::::::::::: برای طراحی چت روم با ای دی زیر تماس بگیرید ::::::::::::haker.makhof@yahoo.com:::::::::::
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 166
  • کل نظرات : 20
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 724
  • آی پی امروز : 30
  • آی پی دیروز : 41
  • بازدید امروز : 78
  • باردید دیروز : 63
  • گوگل امروز : 5
  • گوگل دیروز : 6
  • بازدید هفته : 855
  • بازدید ماه : 2,484
  • بازدید سال : 18,120
  • بازدید کلی : 96,698
  • کدهای اختصاصی
    هک+اموزش هک+اموزش دفیس+باگ گیری+یاهو+ترفند هک+دی اکتیو یاهو+نرم افزار+اندروید+برنامه+افزونه+عکس+عکس عاشقانه+تنهایی+ویندوز+بازی+بازی رایانه+پی سی دانلود+تهارن دانلو.د +گلسا چت+چت روم+چت تهارن+تهران چت+ساخت ای دی +اپل ای دی +اموزش هک +hackers+stickers+ telegram + تلگرام + کنکور hl,cad